" پژواک " ، " آرام "

با خودم عهد کرده بودم...
در دل شلوغی‌ها گم نشوم،
فقط کارم را بکنم؛
بی‌حرف، بی‌حاشیه، بی‌دل‌دادگی.

اما نشد...
همه‌چیز، هیچِ محض بود.
و ناگهان به خودم آمدم
و دیدم تمامِ من،
«تویی».

نمی‌دانم
"منِ" تاریک درونم را صدا کردی،
یا "منِ" خوبم را بوسیدی.
اما هر چه هست—
در اوجِ رنج،
با تو آرامشی دارم
که از جنس زمین نیست.

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رنج» ثبت شده است

بنظرم هر آدمی داره با تمام ظرفیت و توانش

با مشکلات میجنگه و رنج داره

 

همینجور که یک بطری نیم لیتر آب میگیره

و یکی دو لیتر

یک دبه بیست لیتر آب میگیره

و یک بشکه دویست لیتر آب میگیره

 

اگر اون نیم لیتر آب رو بریزیم توی بشکه،

اصلا جایی رو نمیگیره

اما همین نیم لیتر، میتونه تمامِ ظرفیت بطری نیم لیتری

را پُر کنه

پس برای اون بطری یعنی تمامِ ظرفیت و توانش..

 

آدما هم هر رنج و مشکلی که دارن

باید بهش احترام بذاریم و فکر نکنیم که

مشکل فلانی از ما کمتره و فقط تمامِ غمهای دنیا روی دوش ما

جا خوش کرده

پژواک
۲۴ فروردين ۰۴ ، ۱۹:۴۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

دلم به حال پروانه ها می‌سوزد 

وقتی چراغ را خاموش می‌کنم 

و به حال خفاش‌ها

وقتی چراغ را روشن می‌کنم!

نمی‌شود قدمی برداشت

بدون آن که کسی برنجد؟

 

خلاصه اینکه هر رنجی از طرف دیگران بهمون 

تحمیل میشه، حتما اینجوری نیست که عمدی باشه،

شاید بخاطر یک سوتفاهم رخ داده

پژواک
۱۹ فروردين ۰۴ ، ۲۳:۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

مولانا در بیت زیر

شاد از غم‌شو، که غم دام لقاست

اندرین ره سوی پستی ارتقاست

 

میگه که در پذیرشِ " غم " به عنوان واقعیتی از زندگی نگاهی فراتر از انگار ناپذیری باید داشت

 و‌معتقد است باید شادمانه " غم " را پذیرفت و از میان آنها به مراتب بالاتر کمال و بالندگی دست یافت.

 

و این بیت احتمالا برگرفته از آیه ۴ سوره بلد هستش،

اونجایی که خداوند فرمود

همانا انسان را در رنج آفریدم،

و مفسران معتقدن که منظور اون رنج که افسرده و نابود کنه ، نیست...

منظور رنجی است که باعث رشد و ارتقا ِ انسان هست.

 

و جالبه که حالا هم دانشمندان غرب به این باور رسیدن که هر جا غم و ناراحتی پیش آمد،

یعنی داره آگاهت میکنه که جایی اشکال داره

و مشکل رو پیدا کن،

مثل وقتیکه چراغ چِک ماشین روشن میشه و داره اخطار میده

جایی مشکل پیدا شده

 

پژواک
۱۸ فروردين ۰۴ ، ۰۶:۱۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

یک جمله از کتابِ کیمیاگر بین مردم رواج پبدا کرده

با این مضموم :

"چیزی که مال تو باشه، از کنارت عبور نمیکنه"

بله این حرف درسته اما به شرطی که حرفِ سعدی رو 

هم کنارش داشته باشیم که میگه

" نا برده رنج ، گنج میسر نمیشود"

بعضی چیزا واسه تو هستن ، اما باید براش زحمت بکشی،

باید رنج بکشی، صبوری کنی،

که چه بسا اگر راحت به دستش بیاری " قدر ندونی" و راحت

از دستش بدی...

یک جمله که خیلی دوسش دارم و گاها به بقیه میگم

" ما مامور به انجامیم، مامور به نتیجه نیستیم"

یعنی باید تلاش کنیم 

برای به دست آوردن هر چیزی، خواه ثروت باشه

خواه پُست و مقام باشه، خواه اون کسی که دوسش داریم باشه،

ما باید توان خودمون رو بذاریم

اما نتیجه دست خداست..

 

پ . ن :  امیدوارم امروز برای همه آدما، روز قشنگی باشه

                 به قشنگیِ خنده های " آرام " 

پژواک
۰۴ فروردين ۰۴ ، ۱۱:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر