" پژواک " ، " آرام "

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استکان چای» ثبت شده است

«آنجا یک قهوه خانه بود. اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای، چرا؟ دنیا خراب می‌شد اگر دقایقی آنجا می‌نشستیم و نفری یک استکان چای می‌خوردیم؟! عجله! همیشه عجله! کدام گوری می‌خواستم بروم؟ من به بهانه‌ی رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشته ام.»

محمود دولت‌ آبادی

آرام
۰۳ فروردين ۰۴ ، ۰۹:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر