" پژواک " ، " آرام "

با خودم عهد کرده بودم...
در دل شلوغی‌ها گم نشوم،
فقط کارم را بکنم؛
بی‌حرف، بی‌حاشیه، بی‌دل‌دادگی.

اما نشد...
همه‌چیز، هیچِ محض بود.
و ناگهان به خودم آمدم
و دیدم تمامِ من،
«تویی».

نمی‌دانم
"منِ" تاریک درونم را صدا کردی،
یا "منِ" خوبم را بوسیدی.
اما هر چه هست—
در اوجِ رنج،
با تو آرامشی دارم
که از جنس زمین نیست.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آگاهی» ثبت شده است

به قول مولانا

هرچیزی که بخای درک کنی و درموردش حرف بزنی

اول باید همون بشی،

شما تا عاشق نشی، درک درستی از عشق نداری،

تا عارف نشی درکی از سلوک و عرفان نداری

تا عاقل نشی هم نمیفهمی منطق چیه

حتی تا زمانی ظالم نشی درکی از خشونت و ظلم نداری

 

پس قیامَت شو قیامَت را بِبین

دیدنِ هر چیز را شَرط است این

 

تا نگردی او، ندانی‌اَش تَمام

خواه آن اَنْوار باشد یا ظَلام

 

عقل گردی عقل را دانی کَمال

عشق گردی عشق را دانی ذُبال

پژواک
۱۳ فروردين ۰۴ ، ۱۴:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر