" پژواک " ، " آرام "

با خودم عهد کرده بودم...
در دل شلوغی‌ها گم نشوم،
فقط کارم را بکنم؛
بی‌حرف، بی‌حاشیه، بی‌دل‌دادگی.

اما نشد...
همه‌چیز، هیچِ محض بود.
و ناگهان به خودم آمدم
و دیدم تمامِ من،
«تویی».

نمی‌دانم
"منِ" تاریک درونم را صدا کردی،
یا "منِ" خوبم را بوسیدی.
اما هر چه هست—
در اوجِ رنج،
با تو آرامشی دارم
که از جنس زمین نیست.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آدما» ثبت شده است

بنظرم هر آدمی داره با تمام ظرفیت و توانش

با مشکلات میجنگه و رنج داره

 

همینجور که یک بطری نیم لیتر آب میگیره

و یکی دو لیتر

یک دبه بیست لیتر آب میگیره

و یک بشکه دویست لیتر آب میگیره

 

اگر اون نیم لیتر آب رو بریزیم توی بشکه،

اصلا جایی رو نمیگیره

اما همین نیم لیتر، میتونه تمامِ ظرفیت بطری نیم لیتری

را پُر کنه

پس برای اون بطری یعنی تمامِ ظرفیت و توانش..

 

آدما هم هر رنج و مشکلی که دارن

باید بهش احترام بذاریم و فکر نکنیم که

مشکل فلانی از ما کمتره و فقط تمامِ غمهای دنیا روی دوش ما

جا خوش کرده

پژواک
۲۴ فروردين ۰۴ ، ۱۹:۴۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر